Web Analytics Made Easy - Statcounter

علیرضا کمالی که نقش فرمانده اطلاعات عملیات را در فیلم تک تیرانداز دارد، از تبدیل قهرمان به کالبدی بی‌جان در سینمای ایران می‌گوید و معتقد است که این سرمایه‌گذاران‌اند که هدایت سینمای ایران را در دست گرفته‌اند. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، علیرضا کمالی بازیگر سینما و تلویزیون در نقشی متفاوت در فیلم «تک تیرانداز» به کارگردانی علی غفاری و تهیه‌کنندگی ابراهیمی اصغری در حال بازی است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

فیلمی که همانطور که اعلام شده بود درباره شهید عبدالرسول زرین، تک تیرانداز حرفه‌ای دفاع مقدس است که در دوران ایثار و رزمندگی در جبهه‌های نبرد حق علیه باطل دشمنان زیادی را به هلاکت رسانده بود و از او به عنوان یکی از عجوبه‌های دوران یاد می‌شود.

علیرضا کمالی به تازگی در فیلم متفاوت دفاع مقدسی آبادان یازده 60 نیز بازی کرده بود و این شب‌ها بازی او در سریال وارش نیز دیدنی است. با او درباره نقشش در فیلم، قهرمان و سینمای ایران، دستمزدهای نامتوازن بازیگری و ... صحبت کردیم و نظرات او را جویا شدیم.

شهید زرین سپاه دشمن را تغییر می‌دهد

* لطفا کمی درباره نقشی که در فیلم تک تیرانداز بازی می‌کنید بفرمایید و اینکه در چه نسبتی با شهید زرین قرار دارد.

نقشی که در این فیلم بازی می‌کنم نقش عماد فرمانده اطلاعات عملیات است که با شهید زرین در ارتباط است و میانشان کنش و واکنش‌هایی وجود دارد که به جذابیت فیلم اضافه می‌کند.  در حقیقت من نقش مکمل را در فیلم ایفا می‌کنم.

علیرضا کمالی در کنار امیررضا دلاوری در فیلم تک تیرانداز

در فیلم روایتی که درباره شهید زرین وجود دارد دو گونه است یکی از زبان دشمن و دیگری از زبان نیروهای خودی. نکته مهمی که باید اضافه کنم این است که تأثیر شهید زرین در تغییراتی است که در سپاه دشمن می‌گذارد و نه تعریف و تمجیدی که از وی می‌شود. برای همین ما هم به دل سپاه دشمن می‌رویم و هم به دل سپاه خودی.

من هم تمام تلاشم را می‌کنم که بازی من به نحو احسن رخ دهد.

از قهرمان کالبد بی‌جان باقی مانده است

* سینمای ما قهرمان زیادی ندارد و از بی قهرمانی رنج می‌برد چه چیزی باعث شده است که قهرمان از سینمای ما سفر کند و فراموش شود.

قهرمان در سینما تعاریف و بسیار زیادی دارد و به تعبیر دیگر اما اگر در آن زیاد  است از طرف دیگر عناصر جذابیت قهرمان نیز متعدد است که در ایجاد تعاریف متفاوت و متعدد بر قهرمان تأثیرگذار است. اما نکته مهمی که باید درباره قهرمان در سینمای ایران گفت این است که تا زمانی که بخواهیم یک قهرمان داشته باشیم آنقدر اما و اگرها و شاید و بایدها زیاد است که باعث می‌شود به جای اینکه به یک قهرمان برسیم به یک کالبد بی‌جان برسیم.

 

آنچه که امروز درباره قهرمان ساخته می‌شود با آنچه که که در ذهن سازنده بوده است فاصله بسیار زیادی دارد و گاهی آدم فکر می‌کند گویی سینمای ما نمی‌خواهد که قهرمان داشته باشند

 

 

به نظرم برای داشتن قهرمان در سینمای ایران امروز به جسارت نیاز داریم البته جسارت نه به معنای عبور از خطوط قرمز بلکه یعنی تغییر زاویه دید. آنچه که از قهرمان در سینمای امروز حتی در سینمای دفاع مقدس ایجاد شده است بیشتر یک شابلون است تا زمانی که هر کس بخواهد قهرمان باشد باید از آن رد بشود. برای همین به یک جسارتی نیاز است تا قهرمان تغییراتی بکند تا بتواند مورد پسند تماشاگران واقع شود.

کامبیز دیرباز در نقش شهید زرین

به عنوان مثال فیلم لیلی و مجنون یا آژانس شیشه‌ای را مثال می زنم. قهرمانان این فیلم‌ها قهرمان‌های متفاوتی بودند که باعث شد در ذهن‌های مخاطب ماندگار شوند. اما واقعیت این است که این قهرمانان مانند تک گل‌اند.

فهرست بهترین فیلم‌های 2020 به انتخاب ایندی‌وایربازیگر سریال بازی تاج و تخت به «انتقام‌جوی سمی» پیوست

از سوی دیگر قهرمانان ملی و یا دفاع مقدس فراوانی داریم، که متأسفانه به آنها رجوع نمی‌شود. مثلاً میرزاکوچک‌خان را در نظر داشته باشیم که تنها منبع موفقی که درباره شخصیت میرزا کوچک خان در سینما و تلویزیون وجود دارد همان میرزا کوچک‌خانی است که در سریال آقای افخمی دیده شد.

دوست دارم نقش ابراهیم هادی و رئیس علی دلواری را بازی کنم

در حالی که ما قهرمانان بسیار زیادی داریم که هنوز یک فیلم و یا یک فریم هم از آنان در سینما نداریم. مانند رئیس علی دلواری یا ستارخان. در نهایت آنچه که امروز درباره قهرمان ساخته می‌شود با آنچه که که در ذهن سازنده بوده است فاصله بسیار زیادی دارد و گاهی آدم فکر می‌کند گویی سینمای ما نمی‌خواهد که قهرمان داشته باشند.

قهرمان پروری باید به شکل درست شکل بگیرد اما این مسائل و مشکلات بر سر راه خلق قهرمان آن قدر زیاد است است که کم‌کم فیلمساز قهرمان را فراموش می‌کند.

کمالی می‌گوید دوست دارد نقش شهید ابرهیم هادی را بازی کند

اما در مورد شخصیت‌های قهرمانی که من دوست دارم بازی کنم ابراهیم هادی در دفاع مقدس و رئیس علی دلواری در فضای ملی و تاریخی. خاک این کشور وجب به وجبش قهرمان دارد و واقعاً انتخاب قهرمانش بسیار سخت است.

 

سینمایی که سرمایه‌گذار جای کارگردان فیلم می‌سازد

* یکی از اتفاقات بدی که در سینما ما رخ داده است تغییر قواعد و قوانین دستمزدهای بازیگران است. به طوری که برخی یک شبِ ثروتمند شدند و برخی دیگر فقیرتر و برخی هم درجا زدند. به نظر شما ریشه این مشکل از کجا ناشی شد؟

اگر در میان تمام صنوف سینمایی ارتقای درآمد رخ می‌داد وضعیت مطلوب‌تری را شاهد بودیم اما نه تنها این اتفاق نیافتاده است که حتی همانطور که اشاره کردید در صنف بازیگران به صورت نامتوازنی دستمزد هنرمندان تغییر کرده است. البته این عدم توازن فقط در بخش بازیگران نیست بلکه در تمام اصناف سینمایی رخ داده است. نکته دیگر اینکه این دستمزدهای عجیب و غریب تنها برای بازیگران کمتر از انگشتان دو دست است و بازیگران دیگر از این تبعیض و عدم تعادل ناراحتند.

درباره علت آن، به نظرم شکل ورود سرمایه‌های خصوصی به سینما باعث شده است که این تغییرات رخ بدهد. تصمیم‌گیری‌ها در سینمایی که با بخش خصوصی کار می‌کند دست سرمایه‌گذار است و متناسب با علایق و سلیقه‌های او رخ می‌دهد.

من با ورود سرمایه شخصی در سینما مخالف نیستم اتفاقاً خوب است اما بحث بر سر این است که اعمال سلیقه و نظر توسط سرمایه‌گذار رخ می‌دهد. در این حالت در واقع این کارگردان نیست که فیلم می‎سازد سرمایه‌گذار است که کارگردانی می‌کند. برای همین در انتخاب بازیگران نیز وارد می‌شود و به صرف اینکه دوست دارد فلان بازیگر که خانواده‌اش به او علاقه دارد بازی کند انتخاب می‌شود.

 

اینگونه قانون نانوشته حاکم شد و کم‌کم سرمایه‌گذاری که آمده بود 5 فیلم را سرمایه‌گذاری کند، سلیقه‌ خودش را اعمال کرد حالا که منبع پول درست است یا نه بحث گیری است. اینجا دقیقاً موقعیتی است که باید افرادی که خصوصی‌سازی در سینما را راه نجات آن می‌دانستند بگویند که چرا سینما به این روز افتاده است. چون این معضل بزرگی است که رخ داده است؛ الان برخی از بچه‌های بخش خدمات سینما که اتفاقاً بسیار مهم‌اند با دستمزد فیلمی که برای چهار سال قبل او بود امرار معاش می‌کند و از نظر اقتصادی اصلاً وضعیت خوبی ندارند.

 

دوست دارم نقش شهید ابراهیم هادی را بازی کنم

 

حالا همین موضوع را تعمیم بدهیم به تمام بدنه سینما آن وقت باید ببینیم که چه اتفاق بد و چه فقر قریبی در سینما رخ داده است بعد هم اسمش را گذاشته اند خصوصی‌سازی و سرمایه‌گذاری شخصی که با آن سینما بهبود یابد. در این باره باید سیاست‌گذاران کلان سینما تصمیم بگیرند و سینما را نجات بدهند.

کارمندان رادیو آبادان به جای رفتن، ماندند و حماسه آفریدند

* از تجربه بازی در فیلم آبادان 11 شصت بگویید...شخصیتی که هم در حقیقت رزمنده و قهرمان ملی است و هم در شهر و رادیو دوندگی دارد و به تعبیر من چند وجهی است.

در فیلم آبادان یازده 60 به تأثیر وقایع جنگ از زاویه دیگری می‌پردازد. بسیاری از فیلم‌های ژانر دفاع مقدس و جنگی ما به خطوط مقدم می‌روند اما آبادان یازده 60 به داخل شهر و به بیان تأثیرات مثبت و منفی جنگ نگاه می‌کند.

فیلم داستان آدم هایی است که بر سر یک دو راهی باقی مانده بودند یک راه این بود که تنها به فکر جان خودشان و خانواده خود باشند و تنها با شنیدن صدای آژیر به پناهگاه فرار کنند راه دوم اما این بود که بمانند و از ملت خود دفاع کنند. انسان‌های فیلم آبادان یازده 60 در حقیقت راه دوم را انتخاب کردند ماندند و با زنده نگه داشتن رادیو صدای حیاتی ملت را بلند نگه داشتند.

علیرضا کمالی در اکران مردمی آبادان یازده 60

پس بحث خود رادیو نیست بلکه بحث بر سر دفاع از رسانه مردم و صدای ملت است که باید زنده می‌ماند. این اقدام آنان باعث شد که صدای رادیو آبادان خاموش نشود و این به معنای حیات شهر و عدم سقوط آن و قوت قلبی برای ملت بود زیرا وقتی می‌فهمیدند که رادیو را هنوز نگرفته‌اند فهمیدند که شهر هنوز زنده است.

کاراکتری که من بازی کردم و دیگر کارمندان رادیو، بچه‌هایی بودند که بین ماندن و رفتن ماندن را انتخاب کردند و حماسه آفریدند. به نظر من هر کدام از آنها می تواند یکی از 85 میلیون نفر ایرانی باشد. باید حماسه سازی رزمنده‌ها در فیلم های دفاع مقدس تکرار شود. این طور که خبر دارم فیلم های جدید دفاع مقدسی در راه است که این حماسه سازی‌ها را روایت می‌کنند و از این بابت خوشحالم.

رفیق‌بازی و رانت مانع حل مشکلات صنوف سینمایی است/ خانه سینما از پای‌بست ویران است

انتهای پیام/

منبع: تسنیم

کلیدواژه: شهید دفاع مقدس فیلم سینما شهید دفاع مقدس فیلم سینما قهرمان در سینما آبادان یازده 60 علیرضا کمالی سینمای ایران ابراهیم هادی بسیار زیادی تک تیرانداز سرمایه گذار رخ داده دوست دارم دفاع مقدس سینمای ما شهید زرین بازی کنم باعث شد فیلم ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۱۸۰۹۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

رکورددار بالاترین پرواز با بالگرد در جهان به روایت آسمان غرب

هشتم اردیبهشت، سالروز شهادت قهرمانی است که رکوردار بالاترین پرواز با بالگرد در جهان است و محمد عسگری در فیلم سینمایی «آسمان غرب» که این روزها روی پرده سینما در حال اکران است، به روایت مقطع کوتاهی از زندگی او می‌‎‌پردازد؛ این کارگردان در گفت‌وگو با ایمنا از عشق به وطن شهید علی‌اکبر شیرودی می‌گوید.

به گزارش خبرگزاری ایمنا از مازندران، این برای چندمین‌بار است که دیالوگ‌های طلایی میلاد کی‌مرام در نقش شهید شیرودی، تماشاگران را سر وجد آورده است «چه جوری وایسم و ببینم، خاکم رو دارند می‌گیرند، زن و بچه مردم رو می‌کشند، به ناموسمون دارند، تجاوز می‌کنند، نمی‌تونم، الان باید وایسیم و دفاع کنیم.»

جادوی سینما در روایت قهرمانان این بار هم مؤثر افتاده است و همه مجذوب فیلمی شده‌اند که به بازخوانی تحولات روزهای ابتدایی آغاز جنگ تحمیلی و نقش‌آفرینی خلبانان هوانیروز در دفاع از میهن تمرکز دارد.

در دو سه روز ابتدایی پس از حمله نیروهای بعث عراق به خاک ایران، علی‌اکبر شیرودی به همراه جمع اندکی از همراهانش در نیروی هوایی تن به دستورات بالا نمی‌دهد و ترجیح می‌دهد نسبت به آن تمرد کنند! همین تمرد از یک دستور نظامی، اما تأثیری شگرف بر ادامه تحولات جنگ می‌گذارد.

«آسمان غرب» تلاش کرده است تا این چند روز ملتهب را به تصویر درآورد و روایتی از قهرمانی را به تصویر بکشد که جانش را در راه وطن و مردمش فدا کرد و امروز کلمه شهید کنار نامش نصب شده است.

محمد عسگری، کارگردان این فیلم به دنبال روایت بزرگ‌مردی است که ستاره درخشان جنگ‌های کردستان نام گرفته بود و به گفته شهید «ولی‌الله فلاحی» رئیس وقت ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی: «ناجی غرب و فاتح گردنه‌ها و ارتفاعات آریا، بازی‌دراز، میمک، دشت ذهاب و پادگان ابوذر بود. او غیرممکن‌ها را ممکن ساخت.»

شهید شیرودی همچون آهن‌ربایی است که انسان‌ها را به خود جذب می‌کند

محمد عسگری در گفت‌وگو با خبرنگار ایمنا از مازندران درباره انتخاب موضوع فیلم‌نامه‌اش که درباره مقطع کوتاهی از زندگی شهید شیرودی است، می‌گوید: به لحاظ فنی برای هر کارگردانی جذاب است که در آسمان کارگردانی کند، حالا به واسطه هر چیزی که ممکن است یک هواپیما یا یک بالگرد باشد، اما در بخش دیگر، شیرودی یک شخصیت آهن‌رباگونه‌ای است که انسان را جذب خود می‌کند.

وی می‌افزاید: به‌ویژه در این دوره زمانه ما، اینکه یک نفری به‌خاطر غیرتی که به وطنش، خاکش، مردمش، ناموسش، خانواده‌اش، نظامش و هر آنچه فکر می‌کنید دارد، در موضوعاتی گنجانده می‌شود که آدمی دادخواه و عدالت‌خواه باشد تا پشت مردمش باشد و این روحیه برای من روحیه جذابی است؛ اینکه وجوه اصلی یک قهرمان را در خود دارد.

کارگردان آسمان غرب با بیان اینکه این دلایل موجب انتخاب این شخصیت شد، ادامه می‌دهد: زمانی که دیدم سوژه مناسبی است، آن را انتخاب کردم، ضمن اینکه برهه زمانی که به آن در فیلمنامه پرداختم، همچون خورشیدی دیدم که به واسطه عمل آن‌ها می‌درخشید، اما گذر زمان روی آن سایه انداخته بود.

عسگری اضافه می‌کند: رخداد دراماتیک و حماسه‌گونه‌ای که در روزهای ابتدای جنگ انجام می‌دهند و ارتش سازمان درستی نداشت و سپاه تازه داشت، شکل و قوت می‌گرفت و این ماجرا موجب می‌شود تا شرایط ویژه‌ای پیدا کند و این‌ها باعث می‌شود تا بتواند مرا برای ساخت موضوعی جذب کند که انجام هم شد.

آسمان غرب، نمونه‌ای از تمام آسمان ایران است

کارگردان نامی چهل‌ودومین جشنواره فیلم فجر با اشاره به شناختش از شهید شیرودی قبل از آغاز ساخت فیلم می‌گوید: اطلاعاتم در این مورد شهید، اطلاعات محدودی بود که دیگران هم دارند، اما آنچه در ساخت این فیلم کمک کرد، گفت‌وگوهای میدانی با هم‌رزمان شهید بود، ضمن اینکه مطالعات و اتفاقاتی که در آن برهه از زمان رخ داد، بخشی از ساخت فیلم‌نامه بوده است.

وی می‌افزاید: حضور میدانی در سرپل ذهاب، پادگان ابوذر و اتفاقات آنجا، همچنین گفت‌وگو با روستاییانی که در آن دوران از زمان و اینکه چرا آن کارها را در آنجا انجام داد، موجب شد تا فیلم‌نامه نوشته شود و به این شهید جذب شوم.

کارگردان نخستین فیلم حوزه مقاومت به نام «اتاقک گلی» درباره انتخاب فیلم دومش به نام آسمان غرب می‌گوید: دلیل این نام به این خاطر بود که این موضوع در غرب کشور اتفاق افتاد و در آسمان، البته آسمان غرب نمونه‌ای از تمام آسمان ایران است و معطوف به غرب کشور نیست، به‌طور قطع در جنوب کشور هم همین‌طور بوده است، به‌هرحال ما قهرمانانی را داریم که خلبان هستند و قهرمانی آن‌ها در آسمان بوده است، حالا چه خلبان هواپیمای جنگی، بالگرد یا سایر که در روزهای جنگ مأموریت‌های و پروازهای خاص و خطیر خودشان را داشتند.

عسگری با اشاره به استقبال مردم از اکران این فیلم روی پرده‌های سینما ادامه می‌دهد: اشتباهی در فیلم‌های ما اتفاق افتاده است و آن این است که عنوانی روی فیلمی گذاشته می‌شود، به‌طور مثال عنوان شیرودی یا قهرمان به‌عنوان یک شخصیت کشوری یعنی زندگی او، در صورتی که در این فیلم این‌طور نیست، این فیلم رخدادی از روزهای نخست جنگ است که بر حسب اتفاق علی‌اکبر شیرودی قهرمان آن روزها بود، به‌خاطر همین برخی می‌گویند که چرا معنویات شیرودی را نشان ندادید؟، در واقع اشتباه محض است که بخواهیم در ۱۰۰ دقیقه تمام آنچه که شهید شیرودی بوده است را به نمایش درآوریم.

وی اضافه می‌کند: در این فیلم جنگندگی یا همان غیرت به وطن و جوهر انسانیت و اخلاق شهید شیرودی به نمایش در آمده است؛ شخصیتی که قهرمان ما در برهه‌ای از زمان بوده است و بزرگان از او به عنوان «مالک اشتر» زمانه نام می‌برند و به‌خاطر سلحشوری و جنگندگی او بوده است.

علاقه شهید شیرودی به حضرت امام راحل

کارگردان آسمان غرب ادامه می‌دهد: نکته نخست درباره روایت این فیلم سلحشوری، جنگندگی و قصه این سلحشوری‌ها در آن دوره بوده است و نکته دیگر در مورد معنویات و خانواده شیرودی است؛ شما به عنوان یک فیلم‌نامه‌نویس به یک زاویه‌ای نگاه می‌کنید و آن شخصیت و جوهره شیرودی محسوب می‌شود و آن ویژگی برای جوان و نوجوان امروزی ملاک است و این قهرمان شجاع را دوست دارد، شما می‌خواهید آن را به جوان امروز نشان دهید، بنابراین باید آن را به زبان روز به جوان امروز رساند.

وی تاکید می‌کند: به عنوان مثال شهید شیرودی در جایی در این فیلم به امام و بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایمان دارد؛ ابزار شیرودی بالگرد است؛ عکس امام را به آن می‌چسباند و به آن آهن بی‌خاصیت به لحاظ مفهومی جان می‌دهد و این همان زبان سینماست که سبب می‌شود نوجوان و جوان سینما را دوست بدارد.

عسگری با بیان اینکه با حضور در بعضی از اکران‌های فیلم در سینماها می‌بینیم که نوجوان و جوان با صوت و سرافرازی شیفته شیرودی می‌شوند و این نشانه خوب از نوع ارتباط جوان امروز با این قهرمانان است، می‌گوید: مطمئناً در یک فیلم ۱۰۰ دقیقه‌ای نمی‌توان تمام وجوه یک شخصیت مهم را مطرح کرد، شخصیتی که زمانی که خبر شهادتش به حضرت امام (ره) رسید، ایشان به فکر فرو رفتند و با اینکه درباره همه شهدا می‌گفتند خدا آن‌ها را بیامرزد، اما درباره شهید شیرودی گفتند که او آمرزیده است، یا مقام معظم رهبری درباره این بزرگ‌مرد فرمودند که شیرودی، اولین نظامی بود که به او اقتدا کردم.

کد خبر 748225

دیگر خبرها

  • ظرفیت‌های صادراتی سیستان و بلوچستان کانون توجه سرمایه گذاران
  • مراقبت کنید طرح هادی درزمین‌های مرغوب کشاورزی و روستایی اجرا نشود
  • پیام رئیسی به مناسبت قهرمانی تیم ملی فوتسال در آسیا | اهتزاز پرچم پرافتخار ایران در تایلند موجب سرافرازی ایرانیان ورزش‏‌دوست شد
  • هوادار خاص استقلال: نکونام گفت دعا کن قهرمان شویم
  • استقلال: نکونام گفت دعا کن قهرمان شویم
  • قهرمان دوومیدانی جهان امباپه را به چالش دوی ۱۰۰ متردعوت کرد
  • بولت، امباپه را به چالش دوی ۱۰۰ متردعوت کرد
  • بدترین فیلم‌های ترسناک تاریخ سینما!
  • رکورددار بالاترین پرواز با بالگرد در جهان به روایت آسمان غرب
  • ویدئوی آهنگ عاشقانه منوچهر هادی برای دخترش سوفیا